میایی تو؟؟؟

بدلیل نبود چرت و پرت سال جدید را به همه بعدا تبریک میگم الان زوده!

میایی تو؟؟؟

بدلیل نبود چرت و پرت سال جدید را به همه بعدا تبریک میگم الان زوده!

۲۵
اسفند

ای بابا دیروز رفتم یه آیفون ۵ خریدم
پشیمون شدم مگه لامصب از جیب در میاد؟
هیچی دیگه رفتم پس دادم یه GLX گرفتم :)
.
.
.
این اس ام اس رو به ۴ دلیل برات میفرستم:
۱) خیلی دوستت دارم
۲) خیلی باحالی
۳) به یادتم
۴) ارزش زنگ زدن نداری !! :D
.
.
.
یارو ﺗﻮ ﺍتوﺑﻮﺱ ﺗﺎ ﻧﺸﺴﺖ ﯾﻪ ﭼﮏ ﺯﺩ ﺗﻮ ﮔﻮﺵ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯿﺶ !!
بهش میگه ﺩﯾﻮﻧﻪ ﭼﺘﻪ ﭼﺮﺍ ﻣﯿﺰﻧﯽ ؟؟؟
یارو میگه:ﺭﺍﻩ ﻃﻮﻻﻧﯿﻪ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﻬﻮ ﺯﺭ ﺯﺭ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻧﮑﻨﯽ :lol:
.
.
.
یارو داشته گریه میکرده میگن چى شده؟
میگه پشیمونم کاش به حرف پدرم گوش کرده بودم
میگن مگه چی میگفت؟ میگه نمیدونم… گفتم که گوش نمیکردم! :D
.
.
.
بچه بودیم امکان نداشت بخوریم زمین و این جمله رو نشنویم :
خدا رحم کرد سرت جایی نخورد ! :)
.

سایر اس ام اس ها و طنزنوشته ها در ادامــه مطلب


.

۲۵
اسفند

حالشو ببرید:


یکی از فانتزیام اینه که توی کوهستان ویلا داشته باشم،
یه حموم داشته باشه که سقفش از شیشه باشه،
تازه برف پاک کن هم داشته باشه !
منم وقتی برف میاد برم زیر دوش دراز بکشم !
بعد چندتا قورباغه ، از این سبزا ، از اون بالا منو نیگا کنن !
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که مامانم داره سیب زمینی سرخ میکنه،
بعد من یواشکی میام تو آشپزخونه یهو در حالی که کفگیر دستشه
بر میگرده سمت من، منم کرک و پرم میریزه
بعد یهو لبخند بهم میزنه و میگه:
“بیا سیب زمینی سرخ کرده واسه تو درستکردم پسرم،
بیا نیازی نیست بترسی همه ش واسه تو”
اصن دیگه اشک شوق تو چشمام جمع شده :|
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که یه پیرمرد پولدار تصادف کنه
و من برسونمش بیمارستان و نجاتش بدم ،
اونم با بچه هاش مشکل داشته باشه و تمام زندگیشو به نام من بزنه و بمیره ؛
وقتی بچه هاش منو پیدا میکنن که پولارو بگیرن ،
همه پولارو بندازم جلوشون بگم بردارید نامردها ،
اونی که با ارزش بود پدرتون بود …
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که ازدواج کنم ، بچه دار شیم ،
بچمون دختر باشه ، اسمشو بذاریم گیتا ،
بعد با زنم دعوا کنم
و جول و پلاسش رو که خواست جمع کنه بره خونه باباش بهش بگم :
هرچی میخوای ببری ببر ، فقط گیتارو با خودت نبر !!!
.

سایر فانتزی ها فوق تخیلی در ادامه مطلب !


.
.
یکی از فانتزیام اینه که برم توی عروسی غریبه
و موقعی که عروس میخواد بعله رو بگه
یهو از وسط جمعیت داد برنم: نهههههههه باهاش ازدواج نکن ،
من هنوز دوستت دارمممم …
بعد فامیلای دوماد جنازمو ببرن سمت افق !
.
.
.
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨﻪ که ﺑﺎ مخاطب خاصم دعوا ﮐﻨﻢ
ﺑﻌﺪ ﮐﻪ ﺍﺯش ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﻡ ﺳﯿﮕﺎﺭمو ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻨﻢ
ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻮ ﻏﺮﻭﺏ ﻧﺎﭘﺪﯾﺪ ﻣﯿﺸﻢ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺑﺰﻧﻪ ﻟﻬﻢ ﮐﻨﻪ
ﺑﻌﺪ مخاطب خاصم ﺑﺒﯿﻨﻪ و “ﭼﯿﺮﯾﮏ ﭼﯿﺮﯾﮏ ﭼﯿﺮﯾﮏ”
ﺑﺎ کفش ﭘﺎﺷﻨﻪ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﺪﻭﻭﻩ ﺑﯿﺎﺩ ﭘﯿﺸﻢ ﺑﮕﻪ آه ﺧﺪﺍی ﻣﻦ !
ﺗﻮ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻣﻨﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺰﺍﺭﯼ …
ﻣﻨﻢ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﯾﺮﻩ و بعدش ﺩﻭﺗﺎ ﺳﺮﻓﻪ ﮐﻨﻢ و ﺑﻤﯿﺮﻡ …
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻫﻢ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩ ﻣﻦ ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﮐﻨﻪ !!!
ﯾﻪ ﺩﺳﻤﺎﻝ ﺑﺪﯾﻦ ﺍﺷﮑﻢ ﺩﺭﺍﻭﻣﺪ…

یکی از فانتزیام اینه که یه شب بارونی
ببینم دارن یه دختره رو اذیت میکنن منم برسم بهشونو دخل تک تکشونو بیارم !
بعد دختره رو از رو زمین بلند کنم و کتمو دربیارم بدم تنش کنه …
بعد سرشو بیاره بالا تو چشام نگاه کنه و بگه میشه اسمتو بدونم ؟
بعد من از توی کتم یه سیگار دربیارم روشن کنم ،
بعد یه پوک عمیق بگیرمو یه لبخند ملیح بزنمو دودشو بزنم تو صورتش ،
بعد دود که رفت کنار من غیب شده باشم
و اونم یهو بیفته رو زمینو سرشو بیاره رو به آسمونو از ته دل داد بزنه خداااااا …
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه :
ززااررت بزنم تو صورت یکی بگم نخواب …
بخوابی میمیری ؛ تو باید زنده بمونـــی !
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که با لحن جدی و خسته به یه دکتر بگم : لطفا حاشیه نرو دکتر !
بعد بلند شم و از پنجره مطبش به افق خیره بشم و بگم :
فقط بگو چند روز دیگه زنده می مونم ؟
.
.
.
یکی از فانتزیامم اینه که برعکس بقیه ماشینا
که تا چراغ سبز میشه شروع میکنن به بوق زدن…
من تا چراغ قرمز میشه بوق بزنم اونم یه تنه….
حالا اینجا سوال پیش میاد که چرا پشت چراغ قرمز؟!
سوال بسیار بسیار به جا و خوبیه ولی متآسفانه ربطی نداره به کسی
چون ماشینِ خودمِ دوس دارم از بوقش پشت چراغ قرمز استفاده کنم…
.
.
.
یکی از فانتزیام همیشه این بوده که توی سیستم عامل ویندوز یک مشکل پیدا کنم
بفرستم براشون بعد بیل گیبس زنگ بزنه بگه مهندس لطفا بیا امریکا تو مجموعه من ،
دخترمم میدم بهت کنیزت باشه تا آخرررر عمرش ،
خونه ماشین پول همه چی میدم بهت …
منم بعد از یک دقیقه سکوت بگم :
خیلی دلم میخواد اما من متعلقم به این مردمم !!!
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که تو المپیک با ناداوری حذف شم
اون موقع هر چی فن و تکنیک که یاد گرفتم و نگرفتم رو داور مسابقه اجرا کنم
بعدش بشینم وسط زمین مسابقه اجازه مسابقه های بعدی رو ندم !!
.

یکی از فانتزیای مامانم اینه که بیاد تو اتاقم ببینه همه چی مرتبه …
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که یکی بخواد به یکی دیگه شلیک کنه
بعد من داد بزنم نننننههههههههه و خودمو بندازم جلوی گلوله ،
بعد خون بپاشه از قلبم بیرون و مردم دورم جمع بشن با گریه بهم افتخار کنن ؛
از اون طرف کارگردان داد بزنه کات اقا کات بازم خراب کردین اهههههه …
.
.
.
یکی از فانتزایم اینه که:
اسم بابا رو بنویسم واسه کنکور بعدش هی بهش بگم”درس بخون!!”
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که رتبه ی یک کارشناسی ارشد رو بیارم،
بعد این موسسات که زنگ میزنن و ازم میخوان در عوض یه چند میلیون اونا رو تبلیغ کنم،
با کمال خونسردی بگم :نه متاسفم نمیتونم این کار رو براتون انجام بدم
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که بچه هام یه دو قلوی پسر و دختر بشن !
بعد اسم دوتاشونو بذارم “رها” …
بعد وقتی که دعواشون میشه بزنن تو سر و کله ی هم ،
منم داد بزنم بگم : رها ، رهارو رها کن !
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه خوانــنده بشــــم بعد کنسرت بزارم تو یه ورزشگاه بزرگ
کل ورزشگاه پر بشـــه بعد من نــرم کنسرت و اجرا کــــــنم
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که توی یک مهمونی یهو وارد بشم
و دخدرا که دارن میوه پوست می کنن همه دستاشون رو ببرن از خوشتیپی من !!!
و بعد از اینکه یِکَم نشستم ، پاشم حرکت کنم به سمت افق …
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه توی یه پارک شلوغ شروع کنم به دویدن
و همزمان با موبایلم بگم:
لعنتیا تا من نگفتم هیچکس شلیک نکنه، کلی آدم بیگناه اینجا هست!!
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که یه روز پشت تلفن توی جمع بگم خودمو با اولین پرواز میرسونم …
.
.
.
میخوام اینبار که مراقب اومد بالا سرم گفت :
سرت بچرخه و تقلب کنی صفر رد میکنم ،
یه نگاه به سبک فانتزی بهش بندازمو بگم :
منو از صفر میترسونی ؟ برو از خدا بترس !
اونم که منقلب شده بگه اوکی هانی از یو ویش !!!
فانتزیه دیگه ممکنه وسطاش زبونشم عوض بشه ! پرابلم ؟
.
.
.
یکی از فانتزی هام اینه که سوار یه ماشین بشم
بگم آقا اون ماشین جلویی رو تعقیب کن ،
بعد یارو هم بگه : برو گم شو پایین بابا ، ما دنبال شر نمیگردیم …
هیچی دیگه منم پیاده شم برم !
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که چنتا آدم گردن کلفت اجیر کنم نزدیک افق
تا هرکی خواست اون اطراف محو بشه بزنن دهنشو … !
انگار محو شدن تو افق بچه بازیه ؛ زرت و زورت میرن افق محو میشن !!
.
.
.
یکی دیگه از فانتزیام اینه :
سوار یه پیکان تاکسی بشم ، یه تراول ۵۰ تومنی تا نخورده رو بدم به راننده …
راننده بگه آقا یه نفرید ؟؟؟
منم یه کم مکث کنم و با یه لبخند معنی دار بگم : خعلی وقته …
بعدش پیاده بشم و تو افق حرکت کنم !
راننده هم از پشت صدام بزنه آقا … آقا … آقا ، بقیه پولتون !!!
منم کُتمو بندازم رو دوشمو بی توجه به راننده تو تاریکیا محو بشم …
.
.
.
یکی دیگه از فانتزیام اینه که متاهل بشم
حسرت دوره ی مجردیمو بخورم و بسوزمو بسازم …
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که تو عروسی اقوام یهوووووووو داد بزنم :
“داماد چقدر انتره ، عروس ازون بدتره”
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه روز آخر ترم که نشستـم سر کلاس
استاد موقعی که داره حضور غیاب میکنه
اسمِ منو بخونه بعد با صدای پر از درد و خسته بگم: “حاضر”
بعد استاد بگه آقا شما ۷ جلسه غیبت داشتی
حذفی این درس و ایشاا… ترم بعد،
بعد بلند شم و استاد و نگاه کنم همینجوری که کلاس رفته تو سکوت
آروم آروم برم سمت استاد …
بعد که رسیدم جلوی استاد بگم:
ببین! منو از حذف کردن میترسونی ؟
بعد محکم بکوبم رو میز داد بزنم دِ لعنتی حرف بزن…
منو از حذف کردن میترسونی ؟
بعد بچه ها میان جدام کنن منو از استاد دور کنن
همینجوری که دارم از کلاس میرم بیرون داد میزنم :
برو از خدا بترس …
من چیزی واسه از دست دادن ندارم …
من زندگیم و باختم لعنتی …
بعد همینطوری که همه کپ کردن یه کلّه محکم میکوبم به در
بعدش در خورد میشه بعد من خـــونی و مـــالـی از کلاس میرم بیرون
بعد اصغر فرهادی میگه کــــات … آفرین پسر آفرین
بعد میـــاد جلو صورتم و میبوسه من میگم مخلصیم عمو اصغر…
کاری بود که بر میومد دیگه همه تشویق ســـوت اصن یه حــالی
میده … من یه همچین توهمـــایـی میزنم یعنی …
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که
تو محلمون ۱۰ تا پسر غریبه به دختر همسایمون تیکه بندازن
یهو غیرتی بشم کله کنم برم براشون ، ۱۰ تا شونو لت و پار کنم
و بعد بشون بگم ” خودتون خواستین من دعــــــوا نداشتم ”
بعد دختر همسایه این صحنه رو ببینه کف و تف قاطی کنه
تا میخواد بیاد سمتم که ازم قدردانی کنه
یهو مادرش با چادر گُل گُلی از خونه بیاد بیرون
و ببینه ۱۰ نفر پاره پوره رو زمین دارن خاک میخورن ،
متوجه جریان میشه و با یه حالت بغض آلود بیاد سمتم بگه داماد من…
من : بله مادر
بگه : من همیشه آرزو داشتم همچین پسر رخشی داشتم
من: ولی مادرم تو همیشه به چشم یه پسر بد منو نگاه میکردی ،
تو همیشه یه کاری میکردی که آمارم پیش بقیه همسایه ها خراب باشه ،
تو به من تهمت میزدی ( با صدای آلن دلون )
یهو صدای کف زدن به گوشم میرسه ،
برگردم ببینم ۲۴۹ نفر دارن برام کف میزنن
بخاطر جان فدایی و دیالوگ زیبام!
بعد یهو ببینم یه افق داره از سمت راستم میاد ،
دوست داشتم بیشتر دیالوگ بگم که همسایه ها بیشتر کف بزنن
ولی مجبور شدم تا افق نرفته توش محو بشم

.
۲۵
اسفند

آهنگ جدید و فوق العاده زیبای عماد قویدل با نام مرگ انسانیت (اسید پاشی)

(موزیک : میلاد رضایی ، تکست : عماد قویدل)


آهنگ با کیفیت MP3 128


۲۴
اسفند

برای دوستانی که آهنگای یاس رو میخواستن :

فول آلبوم یاس

تمامی  آهنگ های اجرا شده توسط یاس

دانلود فول آلبوم کامل یاس در دو مجموعه زیپ

دانلود Part A

دانلود Pars B



۲۴
اسفند

هر کی اهل ترکوندنه بره ادامه مطلب...


۲۴
اسفند

حیف نون به خاطر این که نیروی انتظامی دیش ماهواره اش رو نگیره، روش می نویسه: 
بسم الله الرحمن الرحیم، آب گرم کن خورشیدى!


حیف نون اومد از هواپیما پیاده شه، شلوارش افتاد پایین. زود کشید بالا، داد زد: کو اون خانمه که گفت کمربندها رو باز کنید؟ همینو می خواستی؟


حیف نون خفاش می بینه. از خنده غش می کنه. می گه: تا حالا موش چادری ندیده بودم!

حیف نون می ره دبی. می ره توی یه رستوران به گارسونه می گه: "الکباب." گارسون براش کباب میاره. بعد می گه: "الگوجه الاضافه." واسش میاره. آخر سر هم می گه "الآب!" واسش میاره، می خوره. بعد می گه چه قدر خوبه آدم زبون یه کشور دیگه رو هم بلد باشه! گارسونه می گه: اگه من ایرانی نبودم، بهت "الگ...وز" هم نمی دادن!

حیف نون می ره خواستگاری. ازش می پرسن نظرت راجع به مهریه چیه؟ می گه به نظر من دو تا ربع سکه به نیت دو طفلان مسلم!


دختر: بابا! می تونم برم پیش دوستم درس بخونم؟
بابا: نه، نمی شه. برو توی اتاقت درس بخون.
دختر: چرا آخه بابا؟
پدر: برای این که سال ها پیش مامانت هم میومد پیش من درس بخونه!

خانمه سر قبر شوهرش با گریه می گفت: بچه ها لباس ندارن، کفش ندارن، کیف ندارن...
حیف نون رد می شده، می گه: می گما... این بابا مرده یا رفته دوبی جنس بیاره؟

حیف نون می ره تو داروخانه و می پرسه شما ”اسید استیل سالیسیلیک" دارید؟
فروشنده می گه: منظورتون آسپرینه؟
جواب می ده: آره، خودشه. اسمش همش یادم می ره!

حیف نون داشته گریه می کرده، می پرسن چی شده؟
می گه: پشیمونم. کاش به حرف بابام گوش کرده بودم.
می گن: مگه چی می گفت؟
می گه نمی دونم، گفتم که گوش نمی کردم!


حیف نون داشت می مرد، به زنش گفت بعد از من فقط با مش قربون می تونی ازدواج کنی! زنش گفت چرا؟ حیف نون جواب داد: چند سال پیش، یه خر پیر داشت به من انداخت، می خواهم تلافی کنم!

سفارش حیف نون به فرزندش: برو مسجد، هم نمازت رو بخون، هم کفش هاتو عوض کن!


حیف نون ساعت نو می خره. دوستش ازش ساعت می پرسه. می گه: حالا هی بپرس تا خراب شه!

دکتر به حیف نون می گه زنت سکته ناقص کرده. می گه نکبت هیچ کاری رو درست انجام نمی ده!


شادترین داستان کوتاه:
روزی مردی به دختری گفت: با من ازدواج می کنی؟ دختر گفت نه... و آن مرد یک عمر به خوبی و خوشی زندگی کرد!


حیف نون می ره پیش دکتر متخصص. می بینه ویزیتش بیست هزار تومان شده!
به دکتر می گه: اگه تخفیف می دی، بگم کجام درد می کنه. و گر نه خودت بگرد پیداش کن!

حیف نون می ره ﺗﺎﯾﻠﻨﺪ، می خواسته ﺳﻮﺍﺭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺑﺸﻪ. ﻣﺎﻣﻮﺭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺑﻬﺶ می گه: Ticket Please
حیف نون می گه: ﭼﯽ ﭼﯽ؟
ﻣﺎﻣﻮﺭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ می گه: Ticket
حیف نون: ﻣﻦ ﮐﻪ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ﭼﯽ ﮔﻔﺘﯽ، ﺍﻣﺎ ﻣﺤﺾ ﺍﺣﺘﯿﺎﻁ: ﮐﺮﻩ ﺧﺮ!
ﻣﺎﻣﻮﺭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ: ﻫﻮﯼ! ﻣﻨﻮ می گی؟ ﺁﺷﻐﺎﻝ!
ﺷﺨﺺ ﺳﻮﻣﯽ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ می رﺳﻪ ﻭ می گه: ﺁﻗﺎﯾﻮﻥ ﭼﺮﺍ ﺩﻋﻮﺍ می کنید؟ ﺧﻮﺑﯿﺖ ﻧﺪﺍﺭﻩ تو ﻣﻤﻠﮑﺖ ﻏﺮیب! ﺻﻠﻮﺍﺕ بفرﺳﺘﯿﻦ!
ﮐﻞ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ: ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺻﻞ ﻋﻠﯽ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻝ محمد.

حیف نون می ره پیش رئیس اداره و می گه: آقای رئیس! این اضافه حقوقی که به من دادین، در برابر این همه فعالیتی که من می‌کنم و دوازده ‌تا بچه‌ای که دارم خیلی کمه! رئیس می گه: در نظر داشته باش که ما اضافه حقوق رو به فعالیت توی اداره می‌دیم نه فعالیت توی خونه!


حیف نون شنای قورباغه می ره، لک لک میاد می خوردش!


مرد: قسم می‌خوری که منو به خاطر پول هایم دوست نداری؟
زن: هزار تومان بده تا قسم بخورم!

چند دلیل عمده کشته شدن سربازان شهر حیف نون اینا:
۱- آزمایش ماشه تفنگ!
۲- پرتاب اشتباهی ضامن به جای نارنجک!
۳- سوراخ کردن ماسک شیمیایی برای ورود بهتر هوا!
۴- دنبال کردن پروانه در میدان مین!
۵- نگاه کردن به داخل لوله تفنگ جهت اطمینان از خروج صحیح گلوله!
علت بعضی ها نیز هنوز فاش نشده...!


زن به شوهرش: عزیزم! نظرت راجع به عشقمون چیه؟
شوهر: سعی کن ستاره ها رو بشماری، خودت می فهمی!
زن: وای عزیزم! یعنی بی نهایت؟
شوهر: نه عزیزم! یعنی تلف کردن وقته!


حیف نون می گه: ما آخر نفهمیدیم این حقوق بشر رو کی به حسابمون می ریزند؟!

یه روحانی تو اتوبوس موعظه می کرد که باید اسلام را پیاده کنیم...
آقاهه که اسمش "اسلام" بود از ته اتوبوس می گه: تو فضولی اسلام رو نکن، اسلام بلیط داره!


حیف نون می ره سلمونی، با صاحب سلمونی دعواش می شه. صاحب سلمونی می گه: ری...دم به پولی که تو دادی. حیف نون هم می گه: من هم ری...دم به سری که تو زدی!

۲۴
اسفند

دو تا خبر داغ برای طرفدارای شاهرخ استخری عزیز:

 تله فیلم سوگند پنجشنبه 1 فروردین از شبکه 4 سیما در ساعت 18:30

  



فیلم سینمایی چک چهارشنبه 30 اسفند شبکه 1 سیما ساعت 16
تکرار آن روز بعد ساعت 10








۲۳
اسفند

براتون چن تا اس ام اس غمگین اوردم با موضوع سیگار.خیلی قشنگن:



بعــضی ها درد می کشند !

بعضی ها سیگار !

من سیــگار را با درد می کشم …

.

.

.

پرسـیـد : چــرا اینــقدر سیگار ؟

گفــتم : اولین بار توی مه دیده بودمش …

.

.

.

هــر از گاهــی برای آروم شدن باید بغض کرد ،

یه گوشه نشست و بلند بلند “ســـیگار” کشید …

.

.

.

تو کــنار می کشی … مــن “سیگار” …

.

.

.

باشی یا نبـــاشی زندگی میگــذرد !

اگــــــــــــــر باشی با ” تو

اگر نبــاشی با ” سیگار

.

.

.

سیگار” هم نشدیم که ترکــــ کـــردنمون ســخت باشه …

.

.

.

مرا به تـــختم ببندید و “سیگـــار” ی برایــم روشن کنید و تنهایــم بگذارید …

هرچقدرهم نالیــدم و فریــاد زدم به سراغــم نیایــید …

مـــن دارم او را تــرک میکنم …

.

.

.

وای از نیـمه شبی که بیدار شوم ،

تو را بخواهم و تو نباشی !

و پاکت سیگارم هم خالی باشد …

.

.

.

به کبریت نیازی نیست …

سـیگار” را بر لبم می گذارم و به دردهایم فکر میکنم ،

خودش آتش می گیرد …

.

.

.

وقتی تـــو نـیستی هیــچ دری به رویــم باز نــیست ،

جز در پاکــت “سیگار” …

.

.

.

حــس اون “سیگار” بدبختی رو دارم کــه همه جا حرف از ترک کردن اونه …

.

.

.

عــادت نــدارم “ســیگارم” را بــا آتــش دیـــگران روشن کنم …

دلـــم بـا آتش دیـــگران سوخـت برایم کافی بود …

.

.

.

گاهی دوستـــــ دارم بدون پک زدن فقط بنشینم …

نگاه کنم که “سیـــگارم” چگونه میسوزد …

شاید آخر فهمیدم چه لذتی میبری از تماشای سوختن من ؛

شاید آخــر قانع شدم …

.

.

.

دوسـتی گفت :

به آتش میکشـی پــولت را بــرای سیگار ؟؟؟

گفتم : پولم ؟؟؟

من خودم را به آتش کشیده ام برای او …

.

.

.

شبی گفتم به سیگارم که از جانم چه می خواهی ؟

نوشت با خط دود خود به دردت میخورم گاهی

تو بر من مینهی آتش که درد خود کنی تسکین

من بیچاره میسوزم تو از حالم چه میدانی ؟

.

.

.

سیگار” عشــق نیســت … آخــرین پناه عاشق اسـت …

.

.

.

مــن به پــای عشــق تو سوختم و تنها “سیگار” بود که برای پر کردن جایت به پای من می سوخت …

این را بدان تو نیز روزی خواهی سوخت …

درست مثل من و سیگارم …

.

.

.

نخــی سیگار ،

پکی عمــــــــیق ،

لبخند تو رووی دیوار ،

دود می شویم همه با هم امشب …


۲۳
اسفند

بفرما:


آهنگ جدید و بسیار زیبای عماد قویدل به نام راننده تاکسی



دانلود آهنگ با کیفیت ۳۲۰

دانلود

دانلود با کیفیت ۱۲۸

دانلود

دانلود با کیفیت ۶۴

دانلود

دانلود موزیک ویدئو با کیفیت  عالی

دانلود موزیک ویدیو

تکست در ادامه مطلب

۲۳
اسفند

برو وبچ دو تا دفیلم باحال طنز دارم براتون برین ادامه مطلب حال کنید.